مطالب پیشنهادی از سراسر وب

» نفقه ی اقارب (پدر و مادر و فرزندان)

نفقه دادن به پدر و مادر و پدران و مادران آن دو و هر چه بالا روند به تفصیلى که مى آید واجب است، و همچنین نفقه دادن به فرزندان و فرزندانِ فرزندان هر چه پایین روند، چه پسران و چه دختران ، چه صغیر و چه کبیر، چه مسلمان و چه کافر واجب است. امّا نفقه دادن به غیر این دو طائفه از نزدیکان (برادر، خواهر، عمو، عمّه و ...) واجب نیست هر چند که مستحب است مخصوصاً به نزدیکانی که از او ارث مى برند. (12)

در وجوب انفاق به نزدیکان (پدر و مادر و فرزندان) شرط است که فقیر و محتاج باشند به این معنا که در حال حاضر روزیشان را نداشته باشند، پس انفاق به کسى از نزدیکان که فعلاً قادر بر به دست آوردن روزی خود می باشد واجب نیست هر چند که روزی یک ساله ی خود را ندارد. (به خلاف نفقه ی همسر که حتیّ اگر زن بی نیاز باشد باز هم نفقه ی او بر شوهر واجب است.) 
اما کسانى از اقارب که فعلاً روزی خود را ندارند ولى قادر بر تحصیل آن هستند اگر این قدرتشان از راه غیر کسب باشد مثلاً از راه قرض گرفتن یا گدایى باشد باز هم انفاق به آنان واجب است.
همچنین اگر می توانستند کارآموزى کرده و از راه صنعت امرار معاش کنند ولى نرفته اند و در نتیجه تهى دست مانده اند، باز هم نفقه ی آن ها واجب است.
در جایى هم که به دست آوردن روزی برایشان ممکن است ولی تحمّل آن برایشان طاقت فرسا است، نظیر اکتساب از راه حمّالى و کارهاى سنگین دیگر و یا به آن دشوارى نیست، ولی با شأن آنان مناسبت ندارد و به همین جهت دست به چنین اکتسابى نزده اند، در این فرض نیز واجب است نفقه ی آنان را بدهد.
امّا اگر پدر و مادر و فرزندان قادر بر اکتسابى متناسب با حال و شأن خود باشند ولی به خاطر راحت طلبى ترک کار کرده و فقیر شده اند على الظاهر نفقه شان واجب نیست. (13)

براى نفقه ی پدر و مادر و فرزندان اندازه اى معین نشده، بلکه آنچه واجب است این است که به قدر کفایت از خوراک و پوشاک و مسکن در اختیار آنان بگذارد، و در همه ی این ها که گفته شد حال آنان و شأن و زمان و مکان زندگیشان در نظر گرفته شود همان طور که در نفقه ی زوجه گذشت. (14)

نفقه ی نزدیکان قضاء ندارد یعنى اگر در زمانى که واجب بود نفقه ی آنان را بدهد، نداده باشد حتّى در صورت تقصیر، لازم نیست آن را تلافى کند، به خلاف نفقه ی همسر که به به عنوان بدهی بر عهده ی شوهر می ماند. (15)

نفقه ی فرزند (پسر یا دختر) در مرحله ی اوّل بر پدر واجب است و اگر پدر وجود نداشته باشد یا فقیر باشد بر جدّ پدرى فرزند دادن نفقه واجب است و چنان چه جدّ پدرى هم نباشد و یا توانایى مالى نداشته باشد بر جدّ پدر واجب می شود و به همین ترتیب بالا مى رود با رعایت قانون الاقرب فالاقرب (یعنی در بین افرادی که گفته شد، هر کدام که نسبتش نزدیک تر است، در ابتدا پرداخت نفقه بر او واجب است و اگر او نداد، بر کسی که نسبتش دورتر است واجب می شود) و در صورت نبود و یا توانایى نداشتن آنان، وجوب انفاق بر مادر فرزند است و با نبود مادر یا ناتوایى مالیش بر پدر مادر، و مادر پدر مادر، و پدر مادر مادر، و مادر مادر مادر انفاق واجب است و به همین ترتیب با رعایت الاقرب فالاقرب. (16)

نفقه ی پدر و مادر اختصاص به پسران ندارد، بلکه دختران نیز باید در دادن نفقه به پدر و مادر سهیم باشند، حال اگر پدر و مادر فقیرى فرزند ندارند بر نوه ی آنان یعنى پسر پسر و دختر پسر و نیز پسر دختر و دختر دختر واجب است به همان ترتیب الاقرب فالاقرب. (17)

کسی که واجب است بر او نفقه ی شخصى را بپردازد، اگر نپردازد حاکم شرع او را مجبور به پرداخت مى کند و اگر حاکم نبود مؤمنین مجبورش مى کنند. امّا اگر باز هم ممکن نشد، همسر وی می تواند نفقه ی خود را بدون اجازه از مالِ او بردارد، امّا پدر و مادر و فرزندان بدون اجازه ی حاکم شرع نمی توانند نفقه ی خود را از اموالِ او بردارند. (18)

فرم ارسال نظر


مطالب پیشنهادی از سراسر وب


  دستگاه آب قلیایی دکتر مومنی   |   روانشناس ایرانی در لندن   |   ساخت وبلاگ  


آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین مطالب مجله


رپورتاژ آگهی ثبت کن و دیده شو !! رپورتاژ آگهی ثبت کن و دیده شو !! مشاهده